چند لطیفه ی با مزه
برای مشاهده ی همه ی لطیف ها به ادامه مطلب بروید
یه فیل تو دریا شنا می کرد. پشه ای به او گفت:
رفیق بیا بیرون کارت دارم.
فیل از دریا بیرون آمد و پرسید :
کاری داشتید ؟
پشه گفت: هیچی برو توی آب.خواستم ببینم مایوی
من را نپوشیدی.
++++++++++++++++
روباهی پای درختی ایستاده بود و با موبایلش شماره
می گرفت. کلاغی از بالای درخت گفت :
اقا روباه اونجا خط نمی دهد. موبایل را بالا بنداز تا برات
شماره بگیرم.
روباه موبایل را بالا انداخت.
زاغ تلفن را گرفت و گفت :
این عوض اون قالب پنیری که وقتی کلاس سوم ابتدایی
بودم ، ازم دزدی...
+++++++++++++++
++++++++++
پسرک دوان دوان به خانه آمد و به مادرش گفت:مامان پنجاه بده تا به یه مرد فقیر بدم. مادر پنجاه تومان به
تومن بهم
پسرک داد و پرسید:حالا اون مرد فقیر کجاست؟پسرک
پاسخ داد: سرکوچه است. داره بستنی می فروشه.